تشخيص پروژه هاي بالقوه
نوشته شده توسط : رضا

اولين قدم در مديريت دامنه پروژه اتخاذ تصميم در خصوص آن است كه چه پروژه‌هايي را در وحله اول مي بايست انجام داد. شكل 1-5 يك فرآيند برنامه ريزي 4 مرحله‌اي را براي انتخاب پروژه‌هاي فناوري اطلاعات نشان مي دهد. اولين قدم در فرآيند برنامه ريزي فناوري اطلاعات كه در رأس سلسله قابل مشاهده است از ايجاد طرح استراتژيك فناوري اطلاعات برپايه طرح استراژيك دربرگيرنده تعيين اهداف بلند مدت است از طريق تحليل قوتها و ضعفهاي سازمان، مطالعه فرصتها و تهديدها در محيط كاري، پيش بيني روندهاي آتي، پيش بيني ميزان نياز به محصولات و خدمات جديد . خيلي‌ها با واژه «SWOT» (تحليل قوت‌ها، ضعف ها ، فرصتها و تهديدها) آشنا هستند كه دركمك به برنامه‌ريزي استراتژيك استفاده مي شود. خيلي مهم است كه مديراني خارج از واحد فناوري اطلاعات براي كمك به فرآيند برنامه ريزي فناوري اطلاعات وجود داشته باشند چرا كه مي توانند به پرسنل واحد فناوري كمك كنند تا استراتژيهاي سازماني را درك كنند و حوزه هاي كاري را كه پشتيباني مي كنند بشناسند.

نتايج توليد رشد           مراحل برنامه‌ريزي فناوري اطلاعات

استراتژي فناوري اطلاعات را باماموريت و چشم‌انداز

سازمان پيوند مي دهد.

حوزه‌هاي اصلي كسب و كار رامشخص مي‌كند.

فرايندهاي كليدي كسب و كار را كه مي توانند از فناوري

اطلاعات منتفع شوند را مستند مي كند.

پروژه هاي بالقوه را تعريف مي كند.

دامنه ،‌ مزايا و محدوديتهاي پووژه را تعريف مي كند.

پروژه هاي فناوري اطلاعات را انتخاب مي كند

منابع را تخصيص مي دهد .

شكل 1-5 فرآيند برنامه ريزي فناوري اطلاعات

پس از تخصيص حوزه‌هاي كاري كه روي آنها تمركز خوهد شد، قدم بعدي درفرآيند فناوري اطلاعات اجراي تحليل حوزه كاري است. اين تحليل فرآيندهايي كاري مستند مي كند را كه نقش محوري در رسيدن به اهداف استراتژيك دارند و در كشف آن مواردي كه بيشترين نفع را از فناوري بالقوه فناوري اطلاعات، دامنه آنها مزايا و محدوديتهايشان است. قدم آخر در فرآيند برنامه ريزي فناوري اطلاعات انتخاب پروژه‌هايي است كه كار روي آنها صورت خواهد گرفت و تخصيص منابع براي كار روي آنهاست.

هم سو نمودن فناوري اطلاعات با كسب و كار:

همواره تخصيص و انتخاب مناسب پروژه ‌هاي فناوري اطلاعات زمانيكه سازمانها فناوري اطلاعاتشان را به كسب كارشان نزديك تر نموده باشند. بهتر است. يك مطالعه 2002 همبستگي مستقيمي بين همسويي نزديكتر كسب و كار و فناوري اطلاعات با ساختار گزارش دهي وجود دارد.

Hacket Best Practicus پي برده است كه شركتهايي كه درآن ها مدير كل اطلاعات (CIO) مستقيما به مديرعامل(CGO) گزارش مي دهد هزينه هاي پشتيباني عملياتي خود را به ازاء هر كاربر نهايي حدود17 درصد كاهش داده‌اند. CIO هايي كه درحال حاضر به CEO گزارش مي‌دهند از 34 درصد در1999 به 37 درصد در 2002 رسيده است. اين مطالعه همچنين پي برده است كه شركتهايي كه فعاليتهاي فناوري اطلاعات خود را منسجم و متمركز نموده اند هزينه‌هاي پشتيباني عملياتي خود را به ازاء هر كاربر نهايي 24 درصد كاهش داده‌اند. استفاده يكدست از استانداردهاي فناوري اطلاعات همچنين هزينه هاي ايجاد برنامه‌هاي كاربردي شركت را به ازاء هر كاربر 41 درصد كاهش مي دهد.

سيستمهاي اطلاعاتي مي توانند محور استراتژي كسب وكار باشند و غالبا نيز بوده ‌اند. Michael porter كه مفهوم ارزش استراتژيك مزيت رقابتي را مطرح كرده است،چندين كتاب و مقاله در مورد برنامه‌ريزي استراتژيك و رقابت نگاشته است. او وخيلي از متخصصين ديگر براهميت استفاده از فناوري اطلاعات براي پشتيباني طرحهاي استراتژيك و فراهم نمودن يك مزيت رقابتي تاكيدكرده‌اند . خيلي از سيستمهاي اطلاعاتي تحت عنوان «استراتژيك» طبقه بندي شده‌اند. چرا كه آنها مستقيما استراتژيهاي كليدي كسب و كار را پشتيباني مي‌كنند. براي مثال، سيستمهاي اطلاعاتي مي توانند كمك كنند كه سازماني از استراتژي توليدكننده كم‌هزينه بودن خود پشتيباني نمايد. سيستم كنترل موجودي WAL- MART نمونه اي كلاسيك است از چنين سيستمي. سيستمهاي اطلاعاتي مي توانند از استراتژي ارائه محصولات ياخدمات تخصصي كه شركت را از ساير شركتها درآن صنعت متمايز مي كند پشتيباني كنند. معرفي سيستمهاي ردگيري online بسته‌هاي پستي توسط Federal Express كشش صنعتي را موجب شد كه هم‌‌اكنون اغلب شركتهاي حمل‌ونقل از‌آن پيروي مي كنند.

سيستمهاي اطلاعاتي همچنين مي‌توانند از استراتژي فروش به بازاري خاص يا كسب موقعيته مناسب براي يك پروژه پشتيباني كنند. Owen- Corning يك سيستم اطلاعات استراتژيك بوجود آورد كه فروش محصولات عايق خانه را با ارائه يك سيستم ارزيابي كارائي انرژي طراحي ساختمان به مشتريانش فراهم نمود.

گرچه خيلي از پروژه هاي فناوري اطلاعات سيستمهاي اطلاعاتي استراتژيك توليدنمي كنند يا باتوجه فوق‌العاده عموم مردم مواجه نمي شوند، ليكن حياتي است كه فرآيند برنامه‌ريزي فناوري اطلاعات با تحليل استراتژي كلي سازمان شروع شود. يك سازمان مي بايست استراتژي براي استفاده از فناوري اطلاعات بوجود آورد تا تعريف كند چگونه فناوري اطلاعات اهداف سازمان را پشتيباني خواهدنمود .طرحهاي واستراتژيهاي فناوري اطلاعات مي بايست باطرحهاي استراتژيك و استراتژيهاي سازمان همسو باشند. بيشتر سازمانها با هزاران مشكل و فرصتهايي براي بهبود مواجه هستند.





:: بازدید از این مطلب : 18
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 خرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: